به گزارش پايگاه خبري پيرغار به نقل از «فردا»: رأفت اسلامي از جمله مقوله هاي مهم و اساسي در حوزه مردم سالاري ديني است. از اين رو که چنين مقوله اي در بسياري از حوزه هاي ايدئولوژيک و حتي اجرايي کشور تأثيرگذار است. چهره اي که انقلاب اسلامي از مدارا و رأفت اسلامي ارائه کرده است، بر اساس همين رويکرد بوده و اساساً مفهوم «جذب حداکثري» مبيّن چنبن نگرشي است. يعني يک گستره پهناور از حضور مردمي با ظواهر و اعتقادات مختلف اما در راستاي محبت و وحدت کلمه که البته در بستر نظام اسلامي صورت مي گيرد.
با اين مقدمه، سخن اخير رهبر انقلاب اسلامي درباره برخي افراد که شايد ظاهري خاص داشته باشند را دوباره مرور مي کنيم: «خودتان را مجهز کنيد، مسلح به سلاح معرفت و استدلال کنيد، بعد به اين کانونهاى فرهنگى - هنرى برويد و پذيراى جوانها باشيد. با روى خوش هم پذيرا باشيد؛ با سماحت، با مدارا. فرمود: «و سنّة من نبيّه»، که ظاهراً عبارت است از «مداراة النّاس»؛ مدارا کنيد. ممکن است ظاهر زنندهاى داشته باشد؛ داشته باشد. بعضى از همينهائى که در استقبالِ امروز بودند و شما - هم جناب آقاى مهماننواز(استاندار )، هم بقيهى آقايان - الان در اين تريبون از آنها تعريف کرديد، خانمهائى بودند که در عرف معمولى به آنها ميگويند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد ميريزد. حالا چه کار کنيم؟ ردش کنيد؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به اين جبهه است؛ جان، دلباختهى به اين اهداف و آرمانهاست. او يک نقصى دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهاى اين حقير باطن است؛ نمىبينند. "گفتا شيخا هر آنچه گوئى هستم / آيا تو چنان که مينمائى هستى؟". ما هم يک نقص داريم، او هم يک نقص دارد. با اين نگاه و با اين روحيه برخورد کنيد. البته انسان نهى از منکر هم ميکند؛ نهى از منکر با زبان خوش، نه با ايجاد نفرت. بنابراين با قشر دانشجو ارتباط پيدا کنيد.»
تاکيد بر مدارا و رفتار رأفت آميز از سوي رهبر حکيم انقلاب، امري است که کاملا از مباني ديني ما برخاسته و جملات فوق به شکل کاملا کارکردي، اين مسأله را در حوزه حجاب و برخورد و معاشرت با قشر جوان در آن حوزه بيان مي کند. تکيه بر اينکه بدحجابي يک نقص است، با توجه به ماهيت حجاب در اسلام و شاکله الهي آن امري صحيح است و افراد مادامي که از چنين نگرشي برخوردار هستند که عملکردشان به بدحجابي مي انجامد، در عمل يک نقيصه را مرتکب مي شوند. اما بايد در برابر اين نقصان چه کرد؟ بايد زد و گرفت و بُرد؟ بايد بي توجهي کرد؟ بايد محروميت ايجاد کرد؟ بايد حقوق اجتماعي را نقض کرد؟ و يا بايد يک بستر عقلاني و فرهنگي ايجاد نمود تا بستر محبت و مدارا جاري گردد؟ بي شک، اسلام در اغلب موارد مسير آخر را پيشنهاد مي کند و همانطور که در بالا شمرده شد، رويکرد اسلامي محبت مآبانه است.
رفتاري که گاهي بر سر بدحجابي ها در جامعه ما صورت مي گيرد اغلب در دو طيف خلاصه مي شود. نخست، طيفي که عامدانه و از روي قصدهاي ضد اسلامي و فرااجتماعي دست به رفتارهايي زننده مي زنند و مقصود گسترش و ترويج نيز دارند و چه بسا عملا هدايت شده هم باشند که خب رفتار سلبي و حتي انتظامي و حتي تر امنيتي درخور است؛ اما به واقع چنين طيفي معدودند. طيف گستردهاي که اينجا مد نظر هستند، دختران و خواهران هم وطني هستند که فکر و دل و قلب و نگرش شان متعلق به همين آب و خاک است و چه بسا ايمانشان به ارزش ها و آرمان ها از بسياري افراد ديگر توفاني تر و پويا تر باشد. اين طيف، رويکرد رأفتگرايانه و نگرشي منطقي را مي طلبد و آنچه بايد در قبال چنين نقصاني صورت گيرد، زيرساختهاي فکري و فرهنگي است نه نشان دادن چهره خشن و يا برخوردي سلبي.
اگر بنا بر رفتار سلبي باشد، به مرور روحيه توأم با نفرت ايجاد خواهد شد و شايد طيف دوم آرام آرام به طيف اول هم تبديل شوند. اتفاقي که عملا به مفهوم ايجاد ريزش براي نظام است. از همين منظر است که بايد تاکيد کرد که بيانات اخير رهبري حکيم به مثابه مانيفستي نظري و عملي پيش روي ماست و بايد مبناي عمل باشد نه صرفا لقلقه زبان ما. ما گاهي اوقات از ياد مي بريم که ميان فرد نااگاهي که از روي غفلت خطايي مي کند با فردي که از سر عمد و عناد مرزهاي اخلاقي را در مي نوردد تفاوت بگذاريم. در سيره مبارک نبي اکرم و ائمه بسيار مواردي وجود دارد که زبان ملاطفت جو و عمل صالح معجزه هايي آفريده است که غير ممکن به نظر مي رسيد.
هنر مسلماني ما به اين است که غافلان را به اسلام بخوانيم نه براي انکه مرتب با عيان کردن عملي ناقص،خود را سمبل مکارم اخلاق بدانيم. «خواهر ديني» که نقصان ظاهزي بدحجابي دارد در صورتي به نقص خود واقف مي شود که نظر و عمل ما را يکسان ببيند و گمان نبرد که از احکام ديانت الهي ما فقط حجاب را از بريم و ديگر سيئات را نقص نمي دانيم . ما قطعا به اين نقصان مهم در حيات اجتماعي خود واقفييم و مکلفيم که براي رفع آن بکوشيم.روش اداي اين تکليف را هم رهبر حکيم ما مشخص کردند:«نهى از منکر با زبان خوش، نه با ايجاد نفرت. »